برنامه ریزی معماری/ طراحی/اهداف طراحی

برنامه ریزی معماری/ طراحی/اهداف طراحی


[us_separator size=”small” show_line=”1″][us_breadcrumbs align=”right”][us_separator size=”small” show_line=”1″]

برنامه ریزی معماری

مقدمه
پیدایش ساختمان خوب اتفاقی نیست. بلکه حاصل تلاش، همکاری و هم فکری معماران و کارفرمایان خوب است.

این مطلب به پاره ای از اصول کلی مطرح در برنامه ریزی پروژه های معماری اشاره می کند و به بررسی آنها می پردازد.

برنامه ریزی معماری/ طراحی/اهداف طراحی/تشخیص نیازها/کشف مفاهیم/کلیت مساله/ملاحظات اقتصادی

برنامه ریزی شامل پنج مرحله است:

1_تعیین اهداف.
2_جمع آوری و تحلیل واقعیت ها.
3_کشف و بررسی مفاهیم.
4_تشخیص نیازها.
5_تبیین گزاره های مسأله

روش کار ساده و جامع است.

ساده به این دلیل که این روند قابل تعمیم به انواع ساختمان هاست و جامع، زیرا در برگیرنده ی طیف وسیعی از عوامل مختلف و تاثیر گذار در طراحی ساختمان می باشد.

اگر در مرحله ی طراحی به چهار موضوع مهم ذکر شده در زیر به طور هم زمان توجه شود، نتیجه کار بهتر و موفقیت آمیزتر است.

– عملکرد

– فرم

– اقتصاد

– زمان

 

 برنامه ریزی معماری

 

برنامه ریزی روندی است که با آشکار کردن گزاره ی یک مساله ی معماری، شرایط لازم دستیابی به یک راه حل را نیز به دست می دهد.

پس هدف اصلی برنامه ریزی دستیابی به اطلاعات کافی برای ایجاد وضوح، درک و طرح مساله می باشد.

اگر برنامه ریزی به دنبال طرح مساله است، طراحی نیز روشی است برای حل کردن آن.

برنامه ریزان و طراحان

آیا طراحان برنامه ریزی می کنند؟

بله، طراحان این کار را هم می توانند انجام دهند،
ولی این کار نیازمند معمارانی متخصص و مجرب می باشد تا با طرح سوالات مناسب در زمان های مناسب،
همچنین با تفکیک خواسته ها از نیازها مهارت لازم برای طبقه بندی اطلاعات را کسب کنند.

یک فرد ممکن است در آن واحد هم توان تحلیل و هم ترکیب کردن را داشته باشد،
اما برای کارایی بیشتر، این توانایی توسط افراد متفاوت، یعنی برنامه ریزان و طراحان ارائه می شود.

 

 برنامه ریزی معماری

تحلیل و ترکیب

کل روند طراحی شامل دو مرحله است: در مرحله تحلیل، تمام جزئیات مسأله ی طراحی از هم تفکیک شده و به صورت جداگانه تعریف می شوند.
در مرحله ی ترکیب با کنار هم نهادن این اجزا، یک راه حل طراحی به دست می آید.
در واقع تفاوت بین برنامه ریزی و طراحی همانا تفاوت تحلیل و ترکیب است بعبارت دیگر، برنامه ریزی همان تحلیل و طراحی همان ترکیب است.

تفکیک

همان طور که تحلیل قبل از ترکیب مطرح می شود، جایگاه برنامه ریزی هم قبل از طراحی است.
تفکیک این دو موضوع اهمیت خاصی داشته و نیازی به روش های آزمون و خطا در طراحی نیست.
همچنین، این تفکیک به منظور شناخت و درک یک روند معماری منطقی است و در نهایت به ایجاد ساختمان های خوب،
از یک سو و رضایت کارفرمایان از سوی دیگر می انجامد.

 برنامه ریزی معماری

 

نتیجه برنامه ریزی، تبیین گزاره ی مسأله است.
طرح مسأله، آخرین مرحله از روند برنامه ریزی و اولین مرحله از روند طراحی است.
بنابر این گزاره ی مسأله، فصل مشترک بین برنامه ریزی و طراحی است.

برنامه ریزی معماری/ طراحی/اهداف طراحی/تشخیص نیازها/کشف مفاهیم/کلیت مساله/ملاحظات اقتصادی

مراحل پنج گانه

برنامه ریز موفق، همیشه مراحل پنج گانه ی زیر را مد نظر دارد:

1_تعیین اهداف
2_جمع آوری و تحلیل واقعیت ها
3_کشف و بررسی مفاهیم
4_تشخیص نیازها
5_تبیین گزاره ی مسأله

به طور کلی سه مرحله ی اول، یافتن اطلاعات در آن زمینه است.
مرحله ی چهارم بررسی امکان ها و احتمال ها و مرحله ی آخر تفکیک و انتخاب یافته هاست.
این مراحل به طور متناوب کمی و کیفی اند، کیفی به معنای اینکه شامل اهداف،
مفاهیم و گزاره ی مسأله و کمی مانند واقعیت ها و نیازها می باشند.

1_ اهداف _ کارفرما قصد دستیابی به چه چیزی را دارد و چرا؟
2_ واقعیت ها _ اطلاعات ما در چه حدی است؟ داده های ما چیست؟
3_ مفاهیم _کارفرما چگونه می خواهد به اهداف خود دست یابد؟
4_ نیازها_ چه مقدار فضا و بودجه نیاز است؟ چه سطحی از کیفیت مد نظر است؟
5_  مسآله _چه عوامل و شرایط شاخصی، طراحی ساختمان را تحت تاثیر قرار می دهد؟ مسیرها و جهت های کلی طرح چه هستند؟

روال کار

مراحل پنج گانه، قطعی و ثابت نیستند. از آنجا که اطلاعات به دست آمده همیشه دقیق نیست، توالی منسجمی نیز ندارند.

از دیدگاه نظری این مراحل نظمی دارد و رعایت نوبت آنها ارجحیت دارد.
ولی در عمل ممکن است این مراحل با ترتیبی متفاوت و یا به طور هم زمان انجام شود، فقط مرحله ی آخر قابل جابه جایی نیست.

کلیت مسأله

جست و جو برای یافتن کلیت مسأله، اهمیت بسیار زیادی دارد.
برای رسیدن به این هدف، مسأله را باید بر اساس عملکرد، فرم، اقتصاد و زمان تعریف کرد.
علاوه بر این، طبقه بندی اطلاعات باعث پیشرفت کار شده و دستیابی به روش های قابل فهم تر را امکان پذیر می سازد.

مثال:معلمان این موضوع را اغلب به شاگردان توصیه می کنند که:
« قبل از توجه به تک تک پرسش ها، نخست به کل سوالات نگاه کنید.»
طراحان نیز باید قبل از توجه به اجزاء خردتر، ابتدا کل مسأله را مد نظر قرار دهند.

مرحله ی پنجم زمانی است که با کسب اطلاعات لازم، در حقیقت به ماهیت اصلی مسأله پی می بریم.

 برنامه ریزی معماری

 

ملاحظات چهارگانه

به واژه های عملکرد، فرم، اقتصاد و زمان این بار با دقت بیشتری توجه کنید.
هر یک از این ملاحظات چهارگانه سه کلمه ی کلیدی دارند.

عملکرد

به این معناست که «در آن ساختمان چه اتفاقی به وقوع می پیوندد.»
به عواملی چون فعالیت ها، رابطه ی بین فضا و افراد، همچنین تعداد و ویژگی های آنها بستگی دارد.

بنابراین واژگان کلیدی عبارت است از:

1- افراد
2- فعالیت ها
3- روابط

فرم به سایت، محیط فیزیکی(حتی روان شناختی)، کیفیت فضا و ساخت مربوط می شود.
فرم قابل دیدن و حس کردن است. چیزی که « وجود دارد » و « وجود خواهد داشت ». کلمات کلیدی آن شامل:

4-سایت
5-محیط
6-کیفیت می باشد

ایجاد چهارچوب برنامه ریزی معماری

 

اقتصاد با بودجه ی اولیه و کیفیت ساخت ارتباط دارد،
ولی گاهی شامل ملاحظات عملکردی و هزینه های زندگی نیز می باشد. کلمات کلیدی آن:

  1. بودجه ی اولیه
  2. هزینه های عملکردی
  3. هزینه های زندگی روزمره است.

زمان نیز به گذشته، حال و آینده تقسیم می شود و شامل تاثیرات تاریخ، اجتناب ناپذیری تغییرات حال و انتقال به آینده است.
کلمات کلیدی آن عبارت است از:

  1. گذشته
  2. حال
  3. آینده

ایجاد چارچوب

در طول هر مرحله از برنامه ریزی باید به ملاحظات چهارگانه توجه شود. همه ی ملاحظات چهارگانه در هر یک از مراحل تأثیر دارد.
ترکیب این ملاحظات و مراحل، باعث ایجاد چارچوبی جهت طبقه بندی اطلاعات می شود.
طبقه بندی به دست آمده از این چارچوب از داده زدگی، هنگام کار با حجم وسیعی از اطلاعات، جلوگیری می کند.

این چارچوب، همچنین به منظور تهیه ی فهرست بازبینی برای یافتن موارد فراموش شده، مفید و مناسب است.
در نتیجه، ارائه ی منظم این اطلاعات بر روی دیوار، باعث افزایش کارایی می شود.

جدول اطلاعات

چارچوب به دست آمده هنگامی که گسترش داده شود به جدول اطلاعات شبکه ای از کلمات کلیدی برای کسب اطلاعات مورد نیاز تبدیل می شود.
جدول اطلاعات، روابط بین اطلاعات مربوط به واقعیت ها و مفاهیم را مشخص می کند.

سازماندهی اطلاعات

معمولأ برنامه ریزان، اطلاعات را طبقه بندی و سازماندهی می کنند.
آنها در واقع تصمیمات کارفرما را کسب و حجم وسیعی از اطلاعات وی را در قالب یک چارچوب منطقی و منظم سازماندهی می کنند.
بدون این چارچوب، جمع آوری اطلاعات کارفرما و انتقال آن به طراح امکان پذیر نیست.

برنامه ریزی معماری/ طراحی/اهداف طراحی/تشخیص نیازها/کشف مفاهیم/کلیت مساله/ملاحظات اقتصادی

روند دو مرحله ای

به طور کلی برنامه ریزی روندی دو مرحله ای، شامل طراحی شماتیک و شکل گیری طرح می باشد.

طراحی شماتیک، مبتنی بر مفاهیم و نیازهای اصلی است، بنابراین نباید در میان حجم وسیع اطلاعات کم اهمیت این مرحله، گم شود.
طراحان باید در مورد جزئیات اصلی، یعنی عواملی که ساختار کلی ساختمان را شکل می دهد، اطلاعات کافی داشته باشند.

برنامه ی شماتیک، باید بتواند اطلاعات کلی و مورد نیاز برای طرح شماتیک را ارائه کند.

داده زدگی

گاهی میزان اطلاعات دریافتی از طرف کارفرما باعث سردرگمی می شود از این رو رسیدن به نتیجه گیری های واضح و روشن مشکل می شود.
داده زدگی روند تفکر را مختل و ذهن را در برابر تمام اطلاعات ناتوان می کند.
افراد اطلاعات به دست آمده را تا زمانی که مرتبط، معنی دار و سازماندهی شده باشد می توانند هضم کنند.
یک راه حل اینکه اطلاعات را بر حسب ضرورت زمانی طرح شماتیک یا مرحله ی شکل گیری طرح طبقه بندی کنیم.

پردازش و کنار گذاشتن

به طور کلی برنامه ریزی، پردازش داده های خام به اطلاعات مفید می باشد.
اگرچه برنامه ریزی ، تحلیلی آگاهانه و هوشیارانه است ولی ادراک درونی هم از جایگاه خاصی برخوردار است،
حساسیت نسبت به اینکه چه طلاعاتی مفید خواهد بود و چه اطلاعاتی باید کنار گذاشته شود، موردی از این معنا است.
با افزایش تجربه، خطر کنارگذاشتن اطلاعات مفید نیز به حداقل می رسد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × دو =